کوروش دوم(در بین یونانیها شناخته شده تحت عنوان کوروش بزرگ یا کوروش کبیر[۳]؛به پارسی باستان:
) نخستین پادشاه و بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشی بود. کوروش به مدت سی سال، از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر ایران فرمانروایی کرد.[۴]
دربارهٔ کوروش تمام مورخان توافق دارند که شاهی بود با عزم، خردمند و مهربان که در موارد مشکل به عقل بیش از قوه متوسل میشد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل، با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود.[۵] جنگ و بوی خون او را برخلاف فاتحان دیگر مغرور نکرد و رفتار او با پادشاهان مغلوب لیدیه و بابل سیاست تسامح او را بخوبی نشان میدهد.[۶] با پادشاهان مغلوب به اندازهای مهربانی میکرد که آنها دوست کوروش شده و در مواقع مشکل به او یاری مینمودند. با مذهب و معتقدات مردم کاری نداشت بلکه برای جذب قلوب ملل آداب مذهبی آنها را محترم میداشت. شهرها و ممالکی که تحت تسلط او در میآمدند، هیچگاه معرض قتل و غارت واقع نمیشدند. [۷] آنچه درباب وی برای مورخ جای تردید ندارد، قطعاً این است که لیاقت نظامی و سیاسی فوقالعاده در وجود او، با چنان انسانیت و مروتی در آمیخته بود که در تاریخ پادشاهان شرقی پدیدهای بهکلی تازه به شمار میآمد.[۸] کوروش از ذکر عناوین و القاب احتراز داشت، در کتیبههایی که از او مانده، این عبارت ساده خوانده میشود، من کوروش شاه هخامنشی هستم. حال آنکه شاهان دیگر خود را خدا میخواندند.[۹]
داندامایو میگوید به نظر میرسد کوروش به سنت و ادیان سرزمینهای فتح شده احترام میگذاشت[۳]. پارسیها او را پدر[۱۰][۳]، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک [۳][۱۱]، یهودیها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه [۳][۱۲] و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند[۳]. گزنفون در کورشنامه او را حکمرانی آرمانی و ایده آل توصیف میکند[۱۳][۳][۱۴].